شهر شعور

گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن! گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن! عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل چند روزی میهمانم، بشنو و باور مکن! در جواب نامه ی فرهاد اگر شیرین نوشت: "با همه نامهربانم"، بشنو و باور مکن! گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو گفته بودم شادمانم، ...بشنو و, ...ادامه مطلب

ای آنکه مرا برده ای از یاد ، کجایی ؟ بیگانه شدی ، دست مریزاد ، کجایی ؟ در دام توأم ، نیست مرا راه گریزی من عاشق این دام و تو صیّاد ، کجایی ؟ محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت آوار غمت بر سرم افتاد ، کجایی ؟ آسودگی ام ، زندگی ام ، دار و ندارم در راه تو دادم همه بر باد ، کجایی ؟ اینجا چه کنم ؟ ازکه بگیرم خبرت را ؟ از دست تو و ناز تو فریاد ، کجایی ؟ دانم که مرا بی خبری می کشد آخر دیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟ پریناز جهانگیر عصر,کجایی؟,کجایی؟ بشنو بشنو,کجایی؟ مرتضی پاشایی,حسنک کجایی؟,خدایا کجایی؟,تو کجایی؟,خدا کجایی؟,بگو کجایی؟,مادر کجایی؟,شبا کجایی؟ ...ادامه مطلب