مهدی اخوان ثالث

ساخت وبلاگ

باز دیشب حالت من، حالتی جانکاه بود
تا سحر سودای دل با ناله بود و آه بود
چشم، شوق گریه در سر داشت، من نگذاشتم
ور نه از طوفان روح من خدا آگاه بود
صحبت از ما بود و من در پرده کردم شِکوه ها
شرم، رهزن شد و الا ّ اشک من در راه بود
کاشکی سر بشکند، پا بشکند، دل نشکند
سرگذشت دل شکستن بود و بس جانکاه بود
سوختم از آتشت، خاکسترم بر باد رفت
داستان عشق ما کوتاه و بس کوتاه بود...
شهر شعور...
ما را در سایت شهر شعور دنبال می کنید

برچسب : مهدی اخوان ثالث,مهدی اخوان ثالث قاصدک,مهدی اخوان ثالث اشعار,مهدی اخوان ثالث و, ای,مهدی اخوان ثالث زمستان,مهدی اخوان ثالث پاییز,مهدی اخوان ثالث چاووشی,مهدی اخوان ثالث شعر زمستان,مهدی اخوان ثالث سر کوه بلند,مهدی اخوان ثالث مجموعه اشعار, نویسنده : 8shahresher5 بازدید : 164 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 13:49