شعر عاشقانه

ساخت وبلاگ

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است

آنچنان می فِشُرد فاصله، راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است

رفتنت نقطۀ پایان خوشی هایم بود
دلم از هرچه و هر کس که بگویی سیر است

سایه ای مانده ز من بی تو که در آیِنه هم
طرح خاکستری اش گنگ ترین تصویر است

خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی
دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است

کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است

تارهای نفسم را به زمان می بافم
که تو شاید برسی. . .

شهر شعور...
ما را در سایت شهر شعور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahresher5 بازدید : 162 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 2:03